وبلاگ گروه کوهنوردی یاران مهر

وبلاگ گروه کوهنوردی یاران مهر

مـوجیـم و وصل ما از خود بریدن است، ساحل بهانه است رفتن رسیدن است.
وبلاگ گروه کوهنوردی یاران مهر

وبلاگ گروه کوهنوردی یاران مهر

مـوجیـم و وصل ما از خود بریدن است، ساحل بهانه است رفتن رسیدن است.

راه های تقویت روابط اجتماعی



امروزه ما در دنیایی زندگی می کنیم که ناگزیرازارتباط وبرخورد با دیگران هستیم آنچه مسلم است که هیچ کس قادر نیست بدون کمک ومساعدت وارتباط با دیگران ، نیازهای معمولی خود را برطرف سازد .حال سئوالی که اینجا مطرح می شود این است که چگونه باید با دیگران ارتباط برقرار کنیم وجهت افزایش این ارتباط چه کارهایی باید انجام دهیم یا اینکه چه کارهایی نباید انجام دهیم.

 

 

در معاشرت باید با روی گشاده و نرمی و مهربانی با همه رفتار نمود و تند خویی با هرکس که باشد بد است. اگر خود را در سطح دیگران قرار دهیم واز زبان آنها برای انتقال نقطه نظرهای خود استفاده کنیم، اغلب به نتیجه دلخواه می رسیم و با دیگران در سطح خود آنها ظاهر شدن همان برقراری ارتباط موثرمی باشد. بعضی ها گمان می کند که ارتباط فقط شامل حرف زدن، نوشتن ویا بحث کردن است، اینها از عناصر مهم ارتباطی هستند ولی در واقع ارتباط را رفتاری می گوییم که پیامی در خود دارد که توسط طرف مقابل ما درک می شود، خواه شفاهی باشد یا غیر شفاهی، آگاهانه یا ناآگاهانه، عمدی و …. ولی اگر ادراک شود، جنبه پیام ارتباطی پیدامی کند و همین عدم درک پیام رابطه را مختل، معشوق ونارسامی سازد. ارتباطات عامل ومنشا بسیاری از شادیها وغصه ها و رنجها زندگی است، زندگی شاد، زندگی سرشار از دوستی است. روشن است که با افراد متفاوت، رفتارهای متفاوتی خواهیم داشت تاکید بر خصوصیات مشترک ارتباط را موثر می کند، ما انسانها با یکدیگر مشترکات فراوان داریم، با کمی تمرین می توان خود را همراه دیگران بیابیم و با آنها دوست و هم رای شویم. در این مطلب آسمونی روش هایی را برای شما گردآوری کرده ایم که در ادمه میتوانید ملاحظه فرمایید.

 

۱- صریح وصادق بودن:

سعی کنیم در روابط خود با دیگران صریح وصادق باشیم، در گفته های خود صریح وصمیمی باشیم و از هر نوع ابهامی اجتناب کنیم، چون اگر منظور خود را با صراحت بیان نکنیم طرف مقابل ما به اشتباه می افتد و به حدس و گمان متوسل می شود واز واقعیت دور می گردد.

 

۲- احساسات خود را بیان کردن:

بااحساس خود روراست باشیم ، سعی کنیم مشکلات زندگی واحساساتی که داریم،باهمسر وشریک وباطرف مقابل خوددر میان بگذاریم .حتی اگر گمان کنیم که باعث ناراحتی آنها میشود اگر می خواهیم با طرف مقابل خود ارتباطی معقول ومنطقی بر پایه تفاهم داشته باشیم ، بهترین روش روراست بودن است واحساس خود را باوی در میان گذاشتن است .اگر مشکلی را حل نشده باقی بگذاریم ویا موضوعی را که مداقه وگفتگو در باره آن الزامی است به میان نکشیم ، مثل این است که دمل چرکین ودردناکی را سرجایش گذاشته وبه حال خود رها کرده باشیم.

 

۳- زمینه مشترک ونکات مشابه را یافتن:

در جست و جوی زمینه های مشترک باشیم، سعی کنیم در ارتباطمان بیشتر ا نکات مشترک و مشابه را بیابیم. اهداف و نیازها و نگرانیها را از نظر او نگاه کنیم و برای اینکه شرایط طرف مقابل را درک کنیم باید امور او را از دید و نظر او ببینیم و با پرس وجو، از اموری که نگرانی او باعث شده، متوجه گردیم، همین نکات مشترک زمینه های مساعدی هستند که شالوده همدلی و وحدت و تفاهم را بر روی آن می توان بنا کرد، عبارتی مثل: (من و تو هر دو همین را می خواهیم) را می توان بیان نمود.

 

۴- همدلی وهمدردی کردن:

سعی کنیم با شخص احساس مشترک داشته باشیم. شادی و غم خود به حساب آوریم و موقعی که او احساس غم می کند ما نیز با او همدرد و هم غم شویم و بالعکس مساعی ما این باشد که سیستم حسی فرد ارتباط برقرار کنیم . 


۵- شنونده خوبی بودن:

شنونده خوبی باشیم و گوش کردن را یاد بگیریم. گوش کردن به سخن وکلام دیگری موجب می شود تا او در نهایت آرامش خیال، به طور واقع، منویات قلبی و احساسات خود را با ما در میان بگذارد و برایمان احترام قائل شود وآ ماده شنیدن نظرات ما شود.

 

۶- سیستم روحی افراد را شناختن و تقلید از آنها:

برای این کار باید به دقت به افراد چشم بدوزیم و به سخنان آنها به دقت گوش فرا دهیم وببینیم غالبا” از چه نوع کلماتی استفاده می کنند آنگاه با استفاده از همان نوع کلمات، تقلید از لحن صدا،حالات وحرکات چشم ها به گونه ای با آنها نحوه فکر و عملکرد ذهنی شان مطابق باشد.

 

۷- شخصیت افراد را در نظر گرفتن:

باید ببینیم طرف مقابل ما چه شخصیتی دارد، برون گراست یا درون گرا، برای صمیمیت با درون گرایان باید ببینیم چه ایده ها وارزشهای برای آنها اهمیت دارد و آنگاه بکوشیم تا با توجه به چارچوبهای ذهنی شان با آنها رفتار کنیم و صحبت کنیم و بالعکس، برای همدلی با برون گرایان به آنها نشان دهیم که آنچه می گویند و عمل می کنند با اندیشه ورفتار مردم هماهنگ است.

 

۸- تقویت نمودن عزت نفس:

برای تقویت عزت نفس خود باید با تعمق در ژرفای وجود از دنیای پیچیده درون خود آگاه شویم، به کاستی هایمان پی ببریم، جهت گیری هایمان را در قبال رویدادهای مردم و شرایط گوناگون بشناسیم و به فکر اصلاحشان باشیم و با کمک حرمت نفس و ارزشی که برای خودمان قائل هستیم حق انتخابمان چند برابر میشود و ارتباطمان با دیگران به نحو چشمگیری بهبود می یابد.

 

۹- محترم شمردن احساس طرف مقابل:

همواره رفتاری احترام آمیزداشته باشیم و احساس طرف مقابلمان رامحترم بشماریم، کوچک کردن همدیگر، به خصوص درحضور دیگران در مناسبات وروابط، اثرتخریبی دارد، رفتار توام با ظرافت و ملایمت نه فقط شامل رفتار مودبانه می شود، بلکه صفا و صداقت واقعی و اعتماد کامل نیز در بردارد. 

 


۱۰- سکونت نمودن:

سکوت پیامی اعجاز گر در امر ارتباط است و یکی از جنبه های مهم ارتباط است، مشروط بر اینکه حاوی پیامی باشد، سکوت می تواند در مناسبات انسان عشق و رضایت و خشنودی و تفاهم دوگانه و احساسها را منتقل سازد.

 

۱۱- عدم افراط در موعظه:

منظورمان را به صورت سخنرانی و نصیحت خشک تو خالی بیان نکنیم. موعظه می تواند جنبه افراطی ومخرب درروابط داشته باشد و مابایدسعی کنیم حداعتدال رانگاه داریم و برای سخنانمان ارزش قائل شویم و جایی که از مانظر می خواهند، نظر بدهیم.

 

۱۲- وقت و موفقیت شناس بودن:

یادبگیریم که چه وقت شوخی وچه وقت جدی باشی، هیچگاه طرف مقابلمان رادست نیدازیم، ازگفتن جملات وکلماتی که بار اخلاقی و فرهنگی مناسبی ندارند در بیان منظورمان، خوداری نماییم، شوخی کردن باید با توجه به موقعیت وزمان خاصی باشد.

 

۱۳- مخالف نمودن به شیوه مناسب:

یاد بگیریم که چگونه بدون بحث و جدلهای مخرب، مخالفت خود را نشان دهیم، جرو بحثها غالبا” بابلند کردن صدا، دادوفریاد، خشم و غضب، همراه است. بحث و جدلها تا حدود زیادی تحت تاثیر گرایشات و خلق و خوی افراد درگیر مباحثه قرار می گیرد. اکثریت مردم فاقد روحیه خود پسندانه افراطی هستند، به این علت با تسلطی که بر نفس خود دارند می توانند از درگیری واهانت خود داری کنند. کسی که می خواهد شما را خشمگین کندتا از کوره در بروید بهترین راه مقابله با آن برگزیدن روشن سازنده به جای عکس العمل و روش مخرب و منفی است که او به آن توسل جسته است.

 

۱۴- یکی بودن قول و عمل:

سعی کنیم قول و عملمان یکی باشد. هنگامی که خودمان برای گفته های خود ارزش قایل نیستیم، چه انتظاری می توان داشت که دیگران قولها و سخنان ما را محترم بشمارند. هنگامی که ما قول می دهیم کاری را انجام دهیم سعی کنیم آن را به مرحله عمل برسانیم و اگر ناتوان در انجام آن هستیم هرگز خود مکلف به وعده ای که از عهده آن بر نمی آییم، نکنیم روراست و صادقانه بگوییم نمی توانیم. پس برای اینکه دیگران را به خوبی درک کنیم باید بتوانیم اطلاعات را به خوبی از آنها کسب کنیم و این امر منوط به توانایی ما در دقیق گوش کردن، دقت نظر، همدلی، طرح سئوالات مفید و سودمند و احترام متقابل است. احترام با سیستم حسی فرد دیگر، مشاهده همه چیز از نگاه او و سر در آوردن از نیازها و علایقش به ما کمک می کند که اطلاعات را به نحوی دریافت کنیم که به سهولت قایل فهم و هضم باشد. دو عامل اساسی ارتباط، همان درک شدن و درک کردن است. زندگی یک مسابقه صرف نیست، می توانید با اشخاص به گونه ای رفتار کنید که هرکس خود را یک برنده در نظر بگیرد و احساس پیروزی کند.


شرایط پیروز شدن یکی وباختن دیگری هرگز به نفع کل نیست. همگام شدن نه تنها روی دیگران، بلکه روی ما نیز تاثیر قابل ملاحظه ای بر جای می گذارد. وقتی با دیگران همگام می شویم در واقع به دورن آنها می رویم و در ذهن آنها جا می گیریم و در ارتباطمان باید سعی مان در افزایش و ارتفاء بیش ازبیش این رفتارها باشد و در نتیجه تجربه ای از آنها پیدا کنیم. همگام شدن موثربه ما امکان می دهد با دیگران برخورد همدلانه و به یاد ماندنی داشته باشیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد